عزیزان ابوریحانی !

 آیا سراینده اشعار زیر را می شناسید؟

جواب را به ایمیل bufe1385@yahoo.com ارسال کنید.

((((شعر 1))))

زخمگاه روزگارانیم

لاله ی این شوره زارانیم

بودن اینجا چیست؟

از خود کاستن، بزم شغال آراستن

لب فرو بستن، شکستن دم به دم

گردنی بر تیغ ظلمت داشتن

هر نفس خوفی ز خفت داشتن

این دیار نور را ظلمت گرفت

دامن ما پنجه ی وحشت گرفت

سوختند این سرزمین تشنه را

از قفا خوردند یاران دشنه را

رنگ بی رنگی نزن نیرنگ را

دم فرو کش آن فریب آهنگ را

((((شماره 2))))

چه غم آلوده شبی

شبی از دشنه و از دشمن پر

گرده ها زیر فشار شب خم

سینه ها از غم شب خسته و زار

نه نسیمی، نه نوای مهری

نه امیدی، نه صدای پایی

شبی اینسان خاموش

شبی اینسان خونین

شبی اینسان ز کژاندیشی پر

در کدامین تاریخ/ می توان یافت دگر

در همه خلوت این شام سیاه

کز سیانوحه ی زن ها بدتر

وندرین ظلمت محض

که جدا مانده ز موج و نجوا

کورسویی نه، شهابی نه، سرابی هم نه

به کدامین امید، می توان دیگر بود

به کدامین فریاد می توان سینه سپرد

به چنین تیره شبی

نتوانی آویخت

ژنده پیراهن خویش

خشم طوفان مددی

رعد و بوران سببی

تا بمیرانی دیو، تا بسوزانی دد

و برآری خورشید

از دماوند بلند